جنس فرشتگان الهی از چیست؟ و چه ویژگیهایی دارند؟
پرسش:
جنس فرشتگان الهی از چیست؟ و چه ویژگیهایی دارند؟
پاسخ:
با عرض سلام و احترام
آیات قرآن و روایات اهلبیت(ع) فرشتگان را از زاویههای مختلف توصیف كردهاند كه ما در دو محور جنس فرشتگان و ویژگیهای فرشتگان پاسخ را ارائه میكنیم:
الف: جنس فرشتگان:
نخست نظر جنابعالی را به روایاتی در این باره جلب میكنیم:
از امام صادق(ع) حكایت شده: «خداوند عزوجل ملائكه را از نور خلق كرد.»1
و از حضرت علی(ع) نقل شده كه در مورد ملائكه فرمودند: «آنها نه در صلب پدران جای میگیرند و نه در رحم مادران و نه خلقتشان از ماء مهین است.»2
و باز از حضرت حكایت شده كه: «پی در پی آمدن شبها و روزها در آنها تغییری ایجاد نمیكند.»3
نكات:
از برخی روایات به دست میآید كه:
1. ملائكه موجوداتی هستند منزه از ماده جسمانی، چون ماده جسمانی در معرض زوال، فساد و تغییر است، و همچنین كمال در ماده، تدریجی است از مبدا حركت میكند و چه بسا در بین راه به موانع و آفاتی برخورد كند و قبل از رسیدن به حد كمالش از بین برود، ولی ملائكه اینطور نمیباشند.4
2. در روایات گاهی دیده میشود كه جبرئیل مثلاً به صورت فلان انسان بر پیامبر(ص) نازل میشد كه این از باب تمثّل است؛ به این معنا كه ظهور ملائكه برای بیننده به صورت بشر است نه اینكه ملك، بشر بشود بلكه تمثل به این معناست كه چیزی به صورت چیز دیگر ظاهر شود مثلاً در سورهی مریم آیهی 19 میفرماید: «فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً» كه جبرئیل خود را به صورت بشری برای حضرت مریم(س) ظاهر كرد یعنی جبرئیل در ظرف ادراك ایشان به آن صورت محسوس شد، نه اینكه واقعاً هم به آن صورت درآمده باشد؛ بلكه خارج از ادراك وی صورتی غیرصورت بشر داشت.5
3. اینكه در روایات حكایت شده كه ملائكه از نور خلق شدند، این احتمال میرود كه ممكن است از یك اشعهی غیرمرئی خلق شده باشند، چون نور فقط به این نور محسوس اطلاق نمیشود، بلكه اشعههایی در این عالم هستند كه نورند ولی با چشم دیده نمیشوند6 و البته این نكته نیز قابل توجه است كه به مقولاتی از قبیل علم، عقل، ایمان و قرآن هم نور اطلاق شده است7.
4. محل فرود ملائكهی وحی، قلب مبارك رسول الله(ص) میباشد. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِینُ عَلَى قَلْبِكَ»8 كه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان ذیل این آیه مینویسند:
منظور از قلب در كلام خدای تعالی «جان و نفس» آدمی است و رسول خدا(ص) در همان حالی كه به او وحی میشد هم میدید و هم میشنید، اما بدون اینكه دو حس بینائی و شنوائیاش به كار بیفتد، همچنان كه در روایت آمده، كه حالتی شبیه به بیهوشی ]= مدهوش[ به حضرت دست میداد،9 پس همانطور كه ما شخصی را میبینیم و صدایش را میشنویم، ایشان فرشتهی وحی را میدید و صدایش را میشنید اما بدون اینكه دو حس بینائی و شنوائی مادی خود را چون ما بكار گیرد، و اگر رؤیت و شنیدن حضرت در حال وحی مثل دیدن و شنیدن ما بود، پس باید آنچه میدیده و میشنیده میان او و سایر مردم مشترك باشد و اصحابش هم فرشتهی وحی را ببینند و صدایش را بشنوند و حال آنكه گاهی اصحاب حضور داشتند و فرشتهی وحی نازل میشد ولی آنها چیزی احساس نمیكردند.10
چرا كه دیدن ملائكه مستلزم این است كه عالم غیب فرشتگان مبدل به عالم شهود (ماده) شود، زیرا نفوس مردمی كه در عالم ماده گرفتارند و به عالم طبیعت دل بستهاند، طاقت مشاهدهی ملائكه را ندارند، زیرا عالم مردم دنیا با عالم فرشتگان متفاوت است و قرار گرفتن در عالم فرشتگان جز به این ممكن نیست كه از عالم ماده به ماورای ماده منتقل شوند.11
5. قرآن كریم میفرماید: «ستایش مخصوص خداوندی است آفرینندهی آسمانها و زمین، كه فرشتگان را رسولانی قرارداد دارای بالهای دو گانه و سه گانه و چهار گانه، او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید...»12
اینكه قرآن ملائكه را دارای بال معرفی میكند به این معناست كه فرشتگان نیز مجهز به چیزی هستند كه با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند. كه قرآن نام آن چیز را جناح ]= بال[ گذاشته و این نامگذاری مستلزم آن نیست كه بگوئیم ملائكه دو «بال» نظیر «بال» پرندگان دارند كه پوشیده از «پر» است.
همانطور كه واژهی «عرش»، «كرسی» و «قلم» كه در مورد خداوند به كار میبریم نمیگوییم آنها نظیر عرش و كرسی و قلم ما میباشند.13
آری بال داشتن ملائكه و تعداد آن كنایه است از قدرت طیران و پرواز ملائكه.
جمعبندی:
صاحب نظران در مورد جنس ملائكه مطالب گوناگونی بیان كردهاند. گروهی ملائكه را جسم لطیف14 و گروهی ملائكه را مجرد15 میدانند.
برخی بزرگان بین اقوال را چنین جمع میكنند و مینویسند:
برای ملائكه اصناف فراوانی وجود دارد كه بسیاری از آنها مجردند و بسیاری از آنها جسمانی برزخی، میباشند. و در ادامه موجودات ملكوتی را به دو قسم كلی تقسیم میكند:
یكی آنكه به عالم اجسام تعلق ندارد و دیگر آنكه به عالم اجسام تعلق دارد، آن دسته كه تعلق به عالم اجسام ندارد دو قسم است یك قسم آنكه مستغرق در جمال جمیل و متحیر در ذات جلیل میباشند و از دیگر خلائق غافل و به دیگر موجودات توجه ندارند.
و قسم دوم آنان هستند كه خدایتعالی آنان را واسطههای رحمت وجود خود قرارداده و این طایفه را نیز اهل «جبروت» گویند و رئیس آنها، روح اعظم است.16
در پایان این بحث نظر شما را به كلام صاحب تفسیر نمونه جلب میكنیم:
با اوصافی كه برای ملائكه ذكر شده، بدون شك نمیتوانند از ماده كثیف عنصری باشند، ولی مانعی ندارد كه از اجسام لطیفی آفریده شده باشند، اجسامی ما فوق این ماده معمولی كه ما با آن آشنا هستیم.
اثبات «تجرد مطلق» برای فرشتگان حتی از زمان و مكان و اجزاء كار آسانی نیست و تحقیق در مورد این موضوع فایده زیادی در بر ندارد، مهم آن است كه ما فرشتگان را به اوصافی كه قرآن و روایات مسلم اسلامی توصیف كرده بشناسیم و آنها را صنف عظیمی از موجودات والا و برجسته خداوند بدانیم بیآنكه مقامی جز مقام بندگی و عبودیت برای آنها قائل باشیم.17
ب: ویژگیهای فرشتگان
آیات فراوانى از قرآن كریم دربارهى صفات، ویژگىها، وظایف و مأموریتهاى ملائكه سخن مىگوید و حتى قرآن، ایمان به ملائكه را در ردیف ایمان به خدا و انبیاء و كتب آسمانى قرار داده است. (بقره / 285) و این دلیل بر اهمیت این موضوع است.
اینك برخى از ویژگىهاى ملائكه كه در قرآن آمده را بر مىشماریم:18
1. فرشتگان موجودات عاقل و باشعورند و بندگان گرامى خدا هستند. (انبیاء / 26)
2. آنها سر بر فرمان خدا دارند و معصیت نمىكنند. (انبیاء / 27)
3. آنها وظایف مهم و متنوعى از سوى خدا بر عهده دارند از جمله:
گروهى حاملان عرشند. (حاقه / 17)
برخى مدبرات امرند. (نازعات / 5)
گروهى فرشتگان قبض ارواحند. (اعراف / 37)
بعضى مراقبان اعمال بشرند. (انفطار / 10 - 13)
عدهاى حافظان انسان از خطرات و حوادث مىباشند. (انعام / 61)
گروهى مأمور عذاب و مجازات اقوام سركشند. (هود / 77)
گروهى امدادگران الهى نسبت به مؤمنان مىباشند. (احزاب / 9)
و بالاخره گروهى مبلغان وحى و آورندگان كتب آسمانى براى انبیاء مىباشند. (نحل / 2)
4. آنها داراى مقامات مختلف و مراتب متفاوت و همیشه در حال تسبیح و تقدیس خداوند هستند. (صافات / 164 - 166 و شورى / 5)
5. با این حال انسان براساس استعداد تكاملى كه دارد از آنها برتر است تا آنجا كه همهى فرشتگان به خاطر آفرینش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت. (بقره / 30 - 34)
معرفی كتاب:
برای جستار بیشتر مراجعه فرمایید به:
1. تفسیر المیزان ذیل آیات مورد بحث
2. تفسیر نمونه
3. پرواز در ملكوت امام خمینی(ره)
موفقیت شما، آرزوی ما
و من الله توفیق
1 . بحارالانوار، جلد 56، ص 191.
2 . نهجالبلاغه، خطبة 108، ص 329 (فیض الاسلام)
3 . نهجالبلاغه، خطبة 1، ص 28.
4 . المیزان، ج 17، ذیل آیه اول سورهی فاطر.
5 . المیزان، همان.
6 . الملائكه اطوارها، و مهامهّا التدبیریه، تالیف عبدالله الفریحی، ص 41، به نقل از «ملك در قرآن»، ص 7، پایاننامه كارشناسی ارشد تربیت مدرس.
7 . آشنایی با قرآن، جلد 4، ص 97.
8 . شعراء، 193.
9 . كه به آن «رحاء وحی» میگویند. (المیزان، ج 15، ص 345)
10 . المیزان، همان.
11 . المیزان، ج 17، ذیل آیات اول فاطر.
12 . «الحمد لله الذی فاطر السموات و الارض جاهل الملائكة رسلاً اولی اجنحة مثنی و ثلاث و رباع یزید فی الخلق ما یشاء ان الله علی كل شی قدیر». (فاطر / 1)
13 . المیزان، ج 17، ذیل آیه.
14 . علامه مجلسی، بحار، جلد 56، ص 202.
15 . واژهی «مجرد» به معنای «برهنه شده» میباشد، كه در اصطلاح فلسفه به معنای مقابل «مادی» است. موجودی كه دارای ویژگیهای امور مادی نباشد، و در واقع به معنای غیرمادی میباشد، و به تعبیردیگر چیزی كه نه خودش جسم است و نه از قبیل صفات و ویژگیهای اجسام میباشد. (آموزش فلسفه، استاد مصباح یزدی، جلد 2، ص 132.)
16 . پرواز در ملكوت شرح و تفسیر آداب الصلوه، حضرت امام خمینی(ره)، ص 236 تالیف سید احمد فهری.
17 . تفسیر نمونه، جلد 18، ص 176.
18 . ر.ك: نمونه، ج 18، ص 173 با تلخیص.
نظرات شما عزیزان: